دیگر آن خندهی زیبا به لب مولا نیست / همه هستند ولی هیچ کسی زهرا نیست
قطرهی اشک علی تا به ته چاه رسید / چاه فهمید که کسی همچو علی تنها نیست
شهادت حضرت فاطمه(س) تسلیت باد
بابا چه بی وفا شده دنیای بعد تو
من ماندم و مصائب عظمای بعد تو
چشم انتظار رفتن تو بود امتت
شعله کشید فتنه ز فردای بعد تو
داغت برای فاطمه سنگین تمام شد
شهادت حضرت فاطمه (س) تسلیت
الا ای چاه یارم را گرفتند
گلم ، باغم ، بهارم را گرفتند
میان کوچه ها با ضرب سیلی
همه دار و ندارم را گرفتند
شهادت حضرت فاطمه(س) تسلیت باد
لعنت به عدو که روح تقوا را کشت
ایمان و کمال و عشق و معنا را کشت
باز آ و بگیر انتقامی سنگین
از آنکه ز راه ظلم زهرا را کشت.
غرقاب غمم دگر مرا ساحل نیست
جز اشک فراق دیگرم حاصل نیست
ای مرگ بیا! که زندگی کردن من
بی فاطمه جز خوردن خون دل نیست
چو می اُفتد به چشمم گاهواره
نفس می گردد از غم پُر شماره
الهی کاش محسن در برم بود
نمی شد قلبم از کین پاره پاره
ایام فاطمیه تسلیت باد
رفتی تو و زینبت ز غم می سوزد
آتش ز نوایش به دلم افروزد
این خانه عزاخانه شود بار دگر
هر گاه نگاه خود به در می دوزد
شهادت حضرت فاطمه(س) تسلیت باد
آه زهرا تا ابد جاری بود
دست مولا تشنه یاری بود
چون علی شد بی کس و بی هم نفس
گفت یا زینب به فریادم برس
ایام فاطمیه تسلیت باد
چه حالی داده دل را دست مادر
که می شستی زدنیا دست مادر
از آن سیلی مگر چشمت نمی دید
که می جستی مرا با دست مادر
شهادت حضرت فاطمه(س) تسلیت باد
الهی داد از این دل داد از این دل
کنار قبر زهرا کرده منزل
بگو زهرا زجا خیزد ببیند
که اشک دیده کرد خاک او گل
شهادت حضرت فاطمه(س) تسلیت باد
ای تاج سر عالم و آدم زهرا
از کودکی ام دل به تو دادم زهرا
آن روز که من هستم و تاریکی قبر
جان حسنت برس به دادم زهرا
امشب دل سنگ کوچه ها می گرید
یک شهر خموش و بی صدا می گرید
تشییع جنازه غریب زهراست
تابوت به حال مرتضی می گرید
مدینه از چه این سان بی قراری
تو هم از داغ زهرا سوگواری
مدینه دیده ای جز زینب من
کند یک چار ساله خانه داری
شهادت حضرت فاطمه(س) تسلیت باد
مدینه در وطن تنهاترینم
«ولی اللّه»ام و خانه نشینم
ز سوز داغ زهرای جوان مرگ
شرر خیزد ز آه آتشینم
شهادت حضرت فاطمه(س) تسلیت باد
ز کف دادم چراغ لاله ام را
کنم پنهان ز دشمن ناله ام را
نه دست خود کفن کردم شبانه
تن زهرای هجده ساله ام را
مصیبتی است علی را که پیش چشمانش
عدو امید دلش را به تازیانه گرفت
چه گفت فاطمه کان گونه با تأثر و غم
علی مراسم تدفین او شبانه گرفت
ایام فاطمیه تسلیت باد
ز پشت پنجره ها دیدگان پر اَشکم
سراغ مدفن پنهان و بی نشانه گرفت
نشان شعله و دود و نوای زهرا را
توان هنوز ز دیوار و بام خانه گرفت
دل غریب من از گردش زمانه گرفت
به یاد غربت زهرا شبی بهانه گرفت
شبانه بغض گلوگیر من کنار بقیع
شکست و دیده ز دل اشکِ دانه دانه گرفت
شهادت حضرت فاطمه(س) تسلیت باد
از برم رفتی و اندیشه نکردی که مرا
بعد فقدان نبی، رکن دگر می شکند
جان به قربان تو و سینه سپر کردن تو
صبر کردی و نگفتی که سپر می شکند
شهادت حضرت فاطمه(س) تسلیت باد
فاطمه! ای که غم از داغ تو، سر می شکند
زیر بار غم تو، کوه کمر می شکند
مرغ حقّ بودی و رفتی سوی باغ ملکوت
جبرئیل است که از داغ تو، پر می شکند
شهادت حضرت فاطمه(س) تسلیت باد